لبخند که میزنی پر میشوم از بهانه های خواستنت پر میشوم از طنین خوش صدای نفسهایت و زمزمه های درگوشی لبخند که میزنی بی آنکه بفهمم چگونه پرواز می کنم تا افق های طلایی رنگ دستانت و گرمای وجود نازنینت مرا به تمام آرزوهای قشنگم میرساند لبخند که میزنی ترانه های با هم بودن را از بر می خوانم و با آهنگ قدمهایت می رقصم و سرمست از عشقی که از چشمان مهربانت جاریست به تمام خوبی ها سلام می کنم لبخند که میزنی خالی میشوم از همه دلتنگی هایم و شیشه های غبار آلود پنجره اتاقم
درباره این سایت